داستانهای شاهنامه کودکان - پایه پنجم دبستان - 5 جلد
داستانهای شاهنامه»ی کتابهای دبستانک، ۲ ویژگی عمده دارد.
- نقل بخشهای داستانی و پهلوانی شاهنامه
– انطباق با پایههای دبستان
- نقل بخشهای داستانی و پهلوانی شاهنامه
– انطباق با پایههای دبستان
داستانهای شاهنامه کودکان پایه پنجم دبستان
۲۱. کتاب خونخواهی سیاوش ۴ - موضوع: کاموس کشانی، خاقان چین و پیروزی رستم
۲۲. کتاب بیژن و منیژه - موضوع: اکوان دیو، آشنایی بیژن با دختر افراسیاب، زندانی شدن بیژن در چاه، نجات بیژن توسط رستم
۲۳. کتاب یازده رخ - موضوع: حملهی متقابل توران به ایران، نبردهای تن به تن پهلوانان
۲۴. کتاب نبرد شاهان - موضوع: نبرد بزرگ کیخسرو با افراسیاب، شکست افراسیاب
۲۵. کتاب فرجام شاهان - موضوع: کشته شدن افراسیاب و کنارهگیری کیخسرو
شاهنامهی پنجم دبستان- جلد ۲۱ (خونخواهی سیاوش ۴)
پس از پیروزی تورانیان در جنگ، سپاه ایران به کوه پناه برد. کیخسرو که این خبر را شنید کسی را به دنبال رستم فرستاد. او مانند همیشه دستور شاه را پذیرفت و با سپاه خود به سوی میدان جنگ شتافت. از آن سو، افراسیاب سپاهی بزرگ را که از چین به کمک طلبیده بود، برای کمک به سپاه توران فرستاد. سپاه ایران با دیدن انبوه لشکر تازهنفس و پهلوانانی چون خاقان چین و کاموس کشانی و اشکبوس، روحیّهی خود را باخت. امّا همزمان، رسیدن رستم و سپاه او، امید را به اردوی ایرانیان بازآورد. در روز جنگ، رستم و دلاوران ایرانی، سپاه چین و پهلوانانش را در دو روز از پای درآوردند. افراسیاب از شاه پولادوند کمک خواست و او با دریافت هدایای فراوان، راضی شد به جنگ ایرانیان برود. ابتدا پیروزیهای مهمّی کسب کرد امّا سرانجامی خوش پیدا نکرد. رستم، او و سپاهش را نیز شکست داد. ایرانیان همهی سپاه توران را در هم شکستند و وادار به فرار کردند.
شاهنامهی پنجم دبستان- جلد ۲۲ (بیژن و منیژه)
پس از پیروزی در جنگ با توران، روزی در مجلس جشن، چوپانی به شکایت آمد از موجودی که مانند دیو است و گلّه را نابود کرده است. کیخسرو، رستم را به نبرد با آن موجود که بعداً معلوم شد اکواندیو است، فرستاد. رستم پس از ماجراهای بسیار اکواندیو را از پای درآورد.
* چندی بعد در بزم دیگری، مردم منطقهای دیگر به بارگاه کیخسرو آمدند و از گرازهایی شکایت کردند که محصولاتشان را نابود میکنند. بیژن داوطلب شد و همراه گرگین به آنجا رفت و گرازها را از بین برد امّا در اثر حیلهی گرگین، به نزدیک اردوی تورانیان رفت و منیژه، دختر افراسیاب را دید و پس از آن، طی ماجرایی توسّط افراسیاب در چاهی زندانی شد. منیژه نیز در کنار چاه به مراقبت از او پرداخت. باز هم تنها کسی که میتوانست چارهی کار کند، رستم بود که با نقشهای خود را به آنجا برساند و بیژن را نجات دهد.
شاهنامهی پنجم دبستان- جلد ۲۳ (یازده رخ)
افراسیاب در کینهی شبیخون رستم و آزاد کردن بیژن، با سپاهی به ایران حملهور شد. امّا کیخسرو که چنین انتظاری داشت، از قبل آماده بود و سپاهی را به مقابله فرستاد. گودرز، فرماندهی ایران، ابتدا خواست کار را با مصالحه پیش ببرد امّا نشد و جنگ شروع شد. تنی چند از پهلوانان کشته شدند، سران سپاه تصمیم گرفتند که برای جلوگیری از خونریزی بیشتر، یازده پهلوان از ایران با یازده پهلوان از توران بجنگند که همین نیز شد. در همهی نبردها ایرانیان پیروز شدند و آنها توانستند مانع از فرار چند سردار تورانی نیز بشوند.
شاهنامهی پنجم دبستان- جلد ۲۴ (نبرد شاهان)
کیخسرو میدانست که پس از شکست بزرگ تورانیان در جنگ یازده رخ، افراسیاب با سپاهی عظیم به خونخواهی برمیخیزد و سرانجام نبرد اصلی و تعیینکننده، روی خواهد داد. همین نیز شد و دو سپاه در دو سوی رود جیحون صفآرایی کردند. نامهنگاری افراسیاب نتیجه نداد و شیده، فرزند افراسیاب، خود کیخسرو را به هماوردی طلبید و جان در این راه گذشت. جنگ بالا گرفت و تورانیان شکست خوردند و سپاه ایران وارد توران شد. افراسیاب به جایی امن گریخت که دست ایرانیان بدان نمیرسید. امّا فرماندهی سپاه ایران رستم بود که چون همیشه گرهگشا شد و افراسیاب گریخت. امّا پس از مدّتی باز با سپاهی از چین آمد و از آماده بودن کیخسرو در شگفت شد. نامهنگاری هم سود نکرد و جنگ روی داد و باز هم افراسیاب مجبور به فرار به دژی دوردست شد. امّا کیخسرو دست برنداشت و مصمّمتر از قبل به دنبال او به سرزمینهای دور لشکر کشید و پس از جنگ با سپاه مکران و دیدن ماجراهای فراوان به جنگ با افراسیاب رسیدند ولی او باز هم گریخت.
شاهنامهی پنجم دبستان- جلد ۲۵ (فرجام شاهان)
افراسیاب دربهدر و آواره به کوهستانی پناه برد امّا اسیر مرد زاهدی شد که او را شناخت. یکبار از چنگ او گریخت امّا سرانجام دستگیر و تحویل کیخسرو شد تا همراه با برادر بدسرشتش به سزای عمل خویش برسند و ماجرای افراسیاب برای همیشه تمام شود. پس از آن تا سالها، کیخسرو به آبادی سرزمینها کوشید تا اینکه احساس کرد ممکن است در ادامهی کار به غرور و خودبینی برسد. پس از کشمکش درونی با خود و سپس با اطرافیان تصمیم گرفت کناره بگیرد و لهراسب را جانشین خود کند. بزرگان مخالف هر دو کار بودند امّا کیخسرو آنها را قانع کرد و به دنبال کار خود رفت.
پدیدآورندگان: سیدرضا تهامی و گروه مولفان دبستانک
انتشارات فردین (کتاب های دبستانک)
شابک
978-600-6650-49-4
بخشها :
ارسال نظر
محصولات مرتبط